نویسنده: علی حسینعلی پور
کارشناس ارشد آموزش و پرورش پیش از دبستان



 

اشاره

انتشار سومین پیش شماره ی رشد آموزش پیش دبستانی، با فصل بهار مصادف شده است. ماه ابتدا و انتهای این فصل، سال هاست در کشورمان با نام خمینی بزرگ گره خورده اند. در دوازدهمین روز فروردین ماه، بنیان گذاری جمهوری اسلامی به رهبری او را گرامی می داریم و در نیمه ی خرداد، علاوه بر مرور نهضت ماندگار وی در سال 42، خاطرات تلخ وفاتش در 14 خرداد سال 68 را یاد آور می شویم. به همین مناسبت، مقاله ای را که برگرفته از یک پژوهش دانشگاهی در زمینه ی دیدگاه های حضرت امام (ره) درباره ی دوره ی پیش دبستانی است، تقدیم شما خوانندگان محترم می کنیم.
«بچه های خودتان را خوب تربیت کنید. این بچه ها هستند که کشوری را نجات می دهند. »
امام خمینی(ره)
[صحیفه ی امام، 1378، ج 8: 355].

سرآغاز

تعلیم و تربیت در اندیشه ی امام خمینی (ره) به عنوان یک مربی انسان ساز، از ارزش و جایگاه والایی برخوردار است: به طوری که یکی از رموز موفقیت امام و برپایی حکومتی مبتنی بر اندیشه های اصیل اسلامی را می توان در توان در توجه به تربیت نسل انقلاب دانست. حضرت امام خمینی (ره) بدون تردید از الگوهای برجسته ی تعلیم و تربیت اسلامی است. ایشان در عرصه ی تربیت، تنها به بیان رهنمودهای تربیتی و اخلاقی بسنده نکرده و در میدان عمل، قبل از آن که آرا و اندیشه هایش را به دیگران توصیه کند، خود به کار بسته است (میزبان، 1384).
بررسی اندیشه های حضرت امام خمینی (ره) در زمینه های گوناگون از جمله آموزش و پرورش، نه تنها از مهم ترین و اساسی ترین وظایف محققان است، بلکه برای حفظ سلامت و تداوم انقلاب جهانی اسلامی، نیازی ضروری و اجتناب ناپذیر به شمار می رود.
با توجه به برخی از بیانات حضرت امام خمینی (ره)، این شبهه به وجود آمده که ایشان با آموزش و پرورش پیش دبستانی مخالف است. حال در این نوشتار می خواهیم این موضوع را بررسی کنیم. درحقیقت این مقاله سعی دارد به این پرسش پاسخ دهد که آیا حضرت امام خمینی(ره) با آموزش و پرورش پیش دبستانی مخالف است یا موافق؟
در این نوشتار، ابتدا به طور مختصر اهمیت دوران کودکی و آموزش و پرورش پیش دبستانی را بیان می کنیم. سپس بیانات حضرت امام خمینی(ره) که توسط برخی ایجاد شبهه کرده است، می آوریم و در نهایت به تحلیل آن سخنان و نتیجه گیری می پردازیم.

اهمیت دوران کودکی و آموزش و پرورش پیش دبستانی

کودکی اولین و مهم ترین دوره ی زندگی آدمی است. در این دوره، کودک برای نخستین بار با طبیعت رابطه برقرار می کند، روابط اجتماعی خود را بنا می نهد و به مفهومی از خود دست می یابد از آن جا که در این دوره ساختار شخصیتی و رفتاری انسان بنیان گذاشته می شود، دوران کودکی را دورانی سرنوشت ساز و مثبت دانسته اند.
آموزش در دوران اولیه ی کودکی مورد توجه و علاقه ی طیف وسیعی از صاحب نظران تعلیم و تربیت، جامعه شناسان، روان شناسی، فلاسفه، فیزیولوژیست ها و سرانجام بسیاری از دست اندرکاران حرفه های گوناگون بوده است.
افلاطون حدود قرن سوم قبل از میلاد، بر این عقیده بود که «آموزش دوران اولیه ی کودکی امری اجتماعی است. در این سنین باید کودکان را از والدینشان جدا کرد و برای مراقبت و تعلیم، به مؤسسات اجتماعی سپرد.»
متفکران پیش قدم در قرن های 17، 18و 19 عقیده داشتند. اگر آموزش از سنین اولیه ی کودکی آغاز شود، بسیاری از مسائل اجتماعی حاد پدید نخواهد آمد. جان لاک(1)، فیلسوف انگلیسی، به این فرضیه قائل بود که درک و شناخت، از تجربه های شخصی فرد از محیط خارجی و اجتماعی ناشی می شود، جان آموس کمینیوس(2) متخصص تعلیم و تربیت، اولین کتاب مصور را برای آموزش کودکان به رشته ی تحریر در آورد. رابرت آون(3) جامعه شناس عقیده داشت، شخصیت فرد تحت تأثیر عوامل محیطی قرار دارد و از این رو در سنین اولیه، محیط آموزشی غنی را تعیین کننده ی شخصیت مؤثر و سازنده دانست. یوهان پستالوزی(4)، یکی از اصلاح طلبان تعلیم و تربیت، استفاده از اشیای ملموس و طبیعی را در بارور کردن قدرت مشاهده و استدلال منطقی در سنین اولیه، مورد تأکید قرار داد. ژان ژاک روسو(5)، فیلسوف فرانسوی عقیده داشت، آموزش باید از بدو تولد آغاز شود و تا سن بیست و پنج سالگی ادامه یابد. فردریک فروبل(6) آلمانی، سیستمی از بازی های آموزشی را برای کودکان ابداع کرد و برای نخستین بار کودکستانی برپا ساخت. به همین دلیل، پدر کودکستان لقب گرفت.
امروزه ضرورت و اهمیت آموزش در دوران اولیه ی کودکی به حدی محسوس و شایان توجه است که بازتاب آن در کلیه ی بحث ها و پژوهش های علمی و برنامه های آموزشی مراکز پیش دبستانی کاملاً هویداست [مفیدی، 1381 : 5- 3].
در دوره ی کودکی، عوامل محیطی هنوز روی کودک اثر نگذاشته اند. و فطرت اولیه ی او به مقدار زیادی سالم و دست نخورده است(7). در این شرایط، پیام های تربیتی تأثیر زیادی دارند و آثار آن ها در وجود کودک ماندگار خواهد بود. اگر کودک به چیزی عادت کند، دیگر به آسانی نمی توان در او تغییر ایجاد کرد. مستحکم ترین شاکله های عاطفی، روانی و اجتماعی هر فرد در دوره ی خردسالی شکل می گیرند. [ملکی، 1379 : 30].
به همان میزان یا حتی پیش از آن که کودک جلوه ای از بزرگ سالی باشد، بزرگ سالی جلوه ی کودکی است. زیرا اگر بزرگسالی با وسایل متعدد کودک را آموزش می دهد، خود او (بزرگ سال)، زندگی را با کودکی آغاز کرده و این امر از دوران قبل از تاریخ تا کنون بر این منوال استمرار داشته است. با توجه به این نکته ی ظریف، می توان به اهمیت تعلیم و تربیت در دوره ی کودکی پی برد [پیاژه واینهلدر، 1383].

سخنان حضرت امام خمینی(ره) در زمینه های آموزش پیش از دبستان حضرت امام خمینی (ره) می فرمایند:

«... این ها نمی خواهند انسان پیدا بشود، از این جهت این قدر تربیت اولاد را پیش مادر مبتذل کردند و این قدر تبلیغات کردند که حتی خود مادرها هم شاید باور کردند. مادرها، این بچه های عزیز را به پرورشگاه ها فرستادند و از دامن های خودشان جدا کردند و در آن جا تربیت شیطانی شدند.» [صحیفه ی امام، 1378 ج 9، 294].
در جای دیگر می فرمایند: «برای خانم ها یک مطلب بالاتر است و آن مطلب، تربیت اولاد است، شما گمان نکنید که این ها که همیشه مادر بودن و اولاد داشتن و تربیت اولاد را تکذیب می کنند، مطلب را یک مطلب خیلی سستی می گیرند و مطلب را یک مطلب بسیار پایینی می گیرند. این ها غرض صحیح دارند. این ها می خواهند از این دامن که بچه، خوب می خواهد در آن تربیت بشود، بچه ها را از این دامن ها دور کنند، بچه ها را از همان اول به پرورشگاه ها بفرستند، زیر دست دیگران، زیر دست اجانب بچه را تربیت کنند. آن ها می خواهند انسان درست نشود. دامن های شما دامن هایی است که انسان درست می کند. این ها می خواهند بچه های شما را از این جا نگذارند با شما باشند و نگذارند انسان درست بشود.
بچه هایی که از دامن مادر جدا شده اند و در پرورشگاه ها رفتند، این ها چون پیش اجنبی هستند و محبت مادر ندیده اند، عقده پیدا می کنند. این عقده ها منشأ همه ی مفاسدی است، یا اکثر مفاسدی است که در بشر حاصل می شود. این جنگ هایی که پیدا می شود، از عقده هایی است که در انسان هست. بچه های شما را اگر از شما جدا کردند، به واسطه ی نداشتن محبت مادر، عقده پیدا می کنند، به فساد کشیده می شوند. مأمورند این ها، مأمور بودند این دستگاه به این که بچه های ما را به فساد بکشند. از آن اول نگذارند در یک دامن محبت بزرگ بشود، تربیت بشود تا عقده پیدا بشود... »[همان، ص 293].
و در جای دیگر می فرمایند: «یک شغل، شغل تربیت اولاد است. که مع الأسف در آن حکومت طاغوتی، این شغل را می خواستند از این مادرها بگیرند. تبلیغ کردند به این که زن چرا بچه داری بکند؟ این شغل شریف را، منحطش کردند. در نظر مادرها، برای این که می خواستند که مادرها از بچه ها جدا بشوند بچه ها را ببرند در پرورشگاه ها بزرگ کنند. مادرها هم علی حده بروند یک کارهایی که آن ها دلشان می خواهد، بکنند و بچه در پرورشگاه وقتی که بزرگ بشود، یک بچه ای که در دامن مادر بزرگ بشود نیست؛ عقده پیدا می کند. وقتی بچه در پرورشگاه و بدون مادر با اجنبی بخواهد سروکار داشته باشد و محبت مادر از سر او کم بشود، این بچه عقده پیدا می کند. بسیاری از این مفسده هایی که در جامعه واقع می شود، از این بچه هایی هستند که عقده دارند، از این انسان هایی هستند که عقده دارند. مبدأ یک عقده ی بزرگ، این جدا کردن بچه از مادر است. محبت مادری لازم دارد بچه. بنابراین شغل که شغل انبیاست و انبیا هم آمدند برای این که انسان درست کنند، این شغل اول شماست؛ در اول تربیت بچه». [همان، ج 8، ص 19- 09].
بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران هم چنین در این باره می فرمایند: «یک مادر ممکن است که بچه را تربیت کند و خوب تربیت کند و آن یک بچه، یک امت را نجات بدهد و ممکن است که بد تربیت کند و موجب هلاکت یک امّت بشود. مع الأسف در طول این سلطنت، این ها کوشش کردند که مادرها را از بچه ها جدا کنند. به مادرها تزریق کردند که بچه داری چیزی نیست، شما توی ادارات بروید. جدا کردند این بچه های معصوم را که باید تربیت بشوند، از دامن های مادر و بردند در پرورشگاه ها و جاهای دیگر و اشخاص اجنبی، اشخص غیر رحیم، آن ها را تربیت می کردند؛ تربیت فاسد بچه ای که از مادرش جدا شد، پیش هر که باشد عقده پیدا می کند. عقده که پیدا کرد، مبدأ بسیاری از مفاسد می شود. بسیاری از این قتل هایی که واقع می شود، روی عقده هایی است که پیدا می شود. و عقده ها بسیاری اش از این پیدا می شود که مادر از اولاد جدا باشد. بچه ی کوچولو به مادر احتیاج دارد. مادر یک شغلی دارد که همان شغل انبیاست. این شغل بزرگ انبیا را در نظر مادرها کوچک کردند» [همان، ج 9: 137- 136].
باید توجه داشت که منظور حضرت امام (ره) از «پرورشگاه» در این سخنان، محل پرورش کودکان (مهد کودک کنونی) است. نه محل نگه داری کودکان بی سرپرست.

بررسی سخنان امام و نتیجه گیری

با توجه به این سخنان به نظر می آید، حضرت امام خمینی (ره) با آموزش قبل از دبستان در مراکز آموزشی مخالف و بر این اعتقاد هستند که آموزش در این سنین باید تنها در دامان مادران صورت گیرد. جدایی کودک از مادر و قرار گرفتن او را در این مراکز، منشأ ایجاد عقده ها و این عقده ها را مبدأ بسیاری از مفاسد در آینده می دانند.
برای تحلیل سخنان باید هم «جزء نگر» بود و هم «کل نگر»، تا به نوعی وحدت در آن سخنان رسید. جزء را دیدن، بدون در نظر گرفتن کل، یکی از آفات تحقیق در علوم انسانی است که نتایج تحقیق را غیر معتبر می سازد.
وقتی این سخنان را با سخنان دیگری از حضرت امام خمینی (ره) در زمینه ی تعلیم و تربیت مقایسه می کنیم، به تضادی ظاهری برمی خوریم. در حالی که بحث تعلیم و تربیت، خاصه تعلیم و تربیت کودک، یکی از مهم ترین بخش های اندیشه ی امام را تشکیل می دهد و ایشان بیشترین اهمیت را برای آن قائل هستند؛ تا جایی که تربیت کودک را حتی قبل از تولد نیز مد نظر قرار می دهند. هم چنین در برخی از سخنان حضرت امام خمینی (ره) می بینیم که ایشان به اهمیت مراکز پیش دبستانی اشاره کرده اند. پس ایشان چگونه می تواند با آموزش و پرورش پیش از دبستان مخالف باشد؟
در ادامه ی این بحث آن دسته از سخنان حضرت امام خمینی(ره) را می آوریم که به اهمیت تربیت کودک قبل و بعد از تولد، اهمیت آموزش در سنین اولیه ی کودکی، اهمیت مراکز آموزشی، به خصوص مراکز آموزشی قبل از دبستان، نحوه ی تربیت کودکان در این مراکز و هم چنین دیگر عوامل مؤثر در تربیت کودک اشاره دارد. امام (ره) در زمینه ی اهمیت تربیت کودک قبل و بعد از تولد می فرمایند:
«... شما وقتی اسلام را ملاحظه می کنید، به حسب ابعاد انسانیت، [می بینید] طرح دارد، قانون دارد. از قبل از این که انسان به این دنیا بیاید، قبل از این که پدر و مادر انسان ازدواج کند، طرح دارد برای این که این بذر را خوب تربیت کند. طرح دارد اسلام، زن را چه جور انتخاب کنید، شوهر را چه جور انتخاب کنید، در وقتی که ازدواج می کنید چه وضع باشد، با چه آداب باشد، در وقت لقاح چه آداب باشد، در وقت حمل چه آداب باشد، مثل زارعی که یک تخم زراعت را می کارد و مواظبت می کند که زمین خوب باشد. آب سالم باشد، به موقع برسد، سایر تربیت ها تربیت های نباتی باشد که درست تربیت باشد. اسلام [هم] برای تربیت انسان، از قبل از ازدواج پدر و مادر شروع کرده است. زمین را یک زمین سالم مطهر می خواهد باشد. زوج را یک زوج سالم صحیح انسان صفت انتخاب بکند. بعد هم آداب دیگر تا وقتی که متولد می شود و آداب رضاع (شیر دادن) و آداب حمل و رضاع و تربیت در دامن مادر و تربیت در پیش پدر و تربیت های بعدی که به دنبال این می آید. » [همان، ج 6، ص 42- 41].
ایشان در کتاب ارزشمند «شرح حدیث جنود عقل و جهل»، این گونه آورده اند: «... و حسن تربیت و صلاح پدر و مادر، از توفیقات قهریّه و سعادات غیر اختیاریّه ای است که نصیب طفل گاهی می شود. چنان چه فساد و سوء تربیت آن ها نیز، از شقاوت و سوء اتفاقات قهریه ای است که بی اختیار نصیب انسان شود. چنان چه مراحل سابقی بر این مرحله نیز هست که ممکن است در آن مراحل، بذر اخلاق سعید و اختیار غذاهای مناسب حلال، بذر اخلاق سعید واختیار غذاهای مناسب حلال، در قبل از حمل و زمان حمل و ایام رضاع و امثال آن... »[ امام خمینی، 1377: 155].
ایشان دراین باره هم چنین می فرمایند: « ... اسلام یک حقیقتی است که انسان در تمام ابعادی که دارد، چه از بعدهای مادی و چه بعدهای معنوی، تا برسد به آنجایی که آن چه در وهم تو ناید آن شود در همه ی این ابعاد نظر دارد و طرح تربیتی، شما به حکومت های دنیا - غیر ادیان- وقتی که نظر بکنید، چه حکومت های شرق و غرب و چه حکومت هایی که در بین شرق و غرب هستند، هیچ حکومتی را نمی بینید که با کیفیت بارداری زن ها کار داشته باشد، با بچه های شیرخوار کار داشته باشد، با کیفیت ازدواج که چه وقت باشد، چه وقت نباشد کار داشته باشد... » [صحیفه ی امام، 1378، ج 12: 503].
ایشان در زمینه های اهمیت آموزش در سنین اولیه ی کودکی می فرمایند: «... تربیت ها باید از اول باشد از همان کودکی تحت تربیت انسان قرار بگیرد. و بعد هم در هر جا که هست، یک مربی هایی باشند که تربیت کنند انسان را. تا آخر عمر انسان محتاج به این است که تربیت بشود. انبیا هم که آمده اند از طرف خدای تبارک و تعالی، برای همین تربیت بشر و برای انسان سازی است. تمام کتب انبیا- خصوصاً کتاب مقدس قرآن کریم- کوشش دارند به این که این انسان را تربیت کنند. برای این که با تربیت انسان، عالم اصلاح می شود» [همان، ج 14، ص 153].
حضرت امام (ره) برای محیط های آموزشی و تربیت کودکان اهمیت بسیاری قائل بودند: «چنان چه این اطفال را از اول یک نحو تربیت بکنند که در آن انحراف نباشد، تربیت های مناسب با انسان باشد، مناسب با فطرت پاک انسان ها باشد، از آن اول، وقتی که [با] آن معلمان دبستان و کودکستان، بعد بالاتر تحت تربیت واقع می شوند. با همان تربیت وارد می شوند به دبیرستان مثلاً. و اگر این جا هم همان تربیت به صراط مستقیم باشد و آن ها را به آن راهی که فطرتشان اقتضا دارد هدایت کنند معلمین، از باب این که این ها جوان هستند و اول بچه بودند و حالا جوان دیگری شده اند. در آنجا اگر باز تعلیم و تربیت یک تربیت انسانی باشد، با همان حال که پذیرش هر تربیتی در نوسال ها و جوان سال خیلی زود انجام می گیرد، وارد می شوند به مراتب بعد. آن جا هم چنان چه تربیت، یک تربیت انسانی باشد و موافق با فطرت انسان که همان فطرت ودیعه گذشته از خداست. فطرت الله التی فطر الناس علیها[روم/ 30] آن طور باشد، در دانشگاه هم همان جور تربیت باشد، این ها بعد که تحویل به جامعه داده می شوند و مقدرات جامعه قهراً به دست این ها سپرده می شود. بالمال کشور را کشور نورانی، کشور انسانی، کشور به فطرت الله تربیت می کنند و کشور را به جلو می برند» [همان، ص 33- 32].
حضرت امام (ره) در خصوص نحوه ی تربیت بچه ها در مراکز آموزشی می فرمایند: «شما اگر بتوانید این بچه ها را تربیت کنید، به طوری که از اول بار بیایند به این که خداخواه باشند، توجه به خدا داشته باشند. شما اگر عبودیت الله را و پیوند با خدا را به این بچه ها تزریق کنید، و بچه ها زود قبول می کنند امر را، اگر عبودیت خدا را به این ها و تربیت الهی را و آن که هر چه هست از اوست را به این ها القا کنید و آن ها بپذیرند، خدمت کرده اید به این جامعه. بعدها دسترنج های شما ارزشمند خواهند شد و اگر خدای نخواسته برخلاف این باشد به این امانت، خدای نخواسته هر کس کرده باشد، خیانت کرده است. و این غیر از همه ی خیانت هاست. خیانت به انسان است. خیانت به اسلام است. خیانت به عبودیت الله است» [همان، ص40].
ایشان نقش مربی و هم چنین محیط را در تربیت کودکان بسیار مهم تلقی می کردند: « این جوان ها از ابتدا خوب اند. مربی ها [مربی های فاسد] ضایع می کنند انسان را، والا اول که بچه ای متولد می شود، «کلُّ مولودٍ یُولَد عَلَی الفِطرَه»، به فطرت انسانیت و با فطرت خوب تولد پیدا می کند. بعدش مربی ها هستند که این را می کشانند به فساد محیط است که اگر فاسد باشد، اینها را می کشد به فساد» [همان، ج 12، ص 500- 499).
ایشان هم چنین در تربیت کودک، به نقش مهم جامعه و خانواده نیز اشاره می کنند: «... وقتی در یک جامعه ای سلامت حکم فرما باشد، افراد خود به خود سالم بار می آیند. یک خانواده ای که همه شان اشخاص خوب هستند، بچه هایشان سالم بار می آیند. مگر باز وارد بشوند در یک جامعه ی فاسد که آن ها فاسدشان بکنند، و الا طبعاً این طوری است. بچه های کوچک نفسشان مستعد از برای این است که نقش بگیرد از طرف فساد یا از طرف صلاح. اگر یک جامعه صلاح بود بچه هاشان هم صالح بار می آیند: اگر فاسد بود بچه ها هم فاسد بار می آیند» [همان، ص 500].
امام خمینی (ره)، درباره ی اهمیت کودکستان ها می فرمایند: «... این کودکان از اولی که وارد می شوند در محیط تعلیم، یک نفوس سالم ساده و بی آلایش و قابل قبول هر تربیتی و هر چیزی که به آن ها القا می شود، هستند. و این ها از اول که وارد کودکستان می شوند، اماناتی هستند الهی به دست آن هایی که در کودکستان، آن ها را تعلیم می دهند، و همین امانات از آن جا منتقل می شوند به جاهای دیگر و به دست معلمین دیگر، تا برسد به آن جایی که رشد کردند و بزرگ شدند و وارد شدند در مراتب عالیه و دانشگاه ها» [همان، ج 14، ص 23].
امام خمینی(ره) درباره ی اهمیت و ضرورت تعلیم و تربیت جمله هایی بسیار زیبا دارند. ایشان می فرمایند: «آن قدر که انسان غیر تربیت شده مضر است به جوامع، هیچ شیطان و هیچ حیوان و هیچ موجودی آن قدر مضر نیست. و آن قدر که انسان تربیت شده مفید است برای جوامع، هیچ ملائکه ای و هیچ موجودی آن قدر مفید نیست. اساس عالم برتربیت انسان است. انسان عصاره ی همه ی موجودات است و فشرده ی تمام عوالم است. و انبیا آمده اند برای این که این عصاره ی بالقوه را بالفعل کنند و انسان یک موجودی الهی شود؛ که این موجود الهی، تمام صفات حق تعالی در اوست و جلوه گاه نور مقدس حق تعالی است» [همان، ص 153].
حال با توجه به این سخنان که از وجود مبارک حضرت امام خمینی (ره) صادر شده است، چگونه می توان باور کرد که ایشان با آموزش و پرورش پیش از دبستان مخالف است؟ ایشان به تمام عواملی که در تربیت کودک نقش دارند، از جمله خانواده، مربی، محیط های آموزشی، جامعه و... حساسیت نشان داده اند. حضرت امام (ره) آن قدر مسئله ی تعلیم و تربیت را مهم می دانند که معتقدند: تربیت انسان قبل از تولدش شروع می شود. حال چگونه ممکن است با آموزش و پرورش بعد از تولد (پیش از دبستان و... ) مخالف باشند؟
نکته ی مهمی که باید به آن توجه شود و کلید پاسخ به سؤال تحقیق و حل تضادی است که در بالا بدان اشاره شد، این است که سخنان حضرت امام خمینی (ره) در این زمینه، در ارتباط با طرح ها و نقشه های رژیم طاغوتی شاه است و ما باید به زمان ایراد سخنان و شرایط موجود در آن زمان توجه کنیم. هم چنین باید توجه کنیم که روی سخن با چه کسانی است و تنها به ظاهر سخنان ننگریم.
باید توجه داشت که امام خمینی (ره) فطرت کودکان را پاک می دانند. پس اگر تربیت ها در جهت فطرت باشد، به شکوفایی فطرت کودکان کمک می کند. ولی آموزش ها در زمان طاغوت برخلاف فطرت پاک کودکان بود. حضرت امام (ره) با آن آموزشی مخالف بودند که کودک را فاسد بار می آورد و مراکز آموزشی در زمان طاغوت این گونه بودند؛ از کودکستان گرفته تا دانشگاه. حضرت امام (ره) برای تربیت همه جانبه و استقلال فکری کودک و تربیت دینی کودکان اهمیت زیادی قائل بودند. حال اگر آموزش و پرورش پیش از دبستان در همین جهت حرکت کند، درحقیقت در راستای خواسته های امام (ره) حرکت کرده است؛ آن چه که هم اکنون در مراکز آموزشی قبل از دبستان کشورمان در حال رخ دادن است.
امام خمینی (ره) با مراکزی که در این راستا حرکت می کنند مخالف نیستند، بلکه با آن دسته از مراکز آموزشی که برخلاف این عمل می کنند؛ مخالف هستند؛ مراکزی که می خواهند کودک را از همان اول فاسد بار بیاورند. حال فرقی نمی کند مراکز پیش از دبستان باشند؛ دبستان باشند یا دانشگاه. امام (ره) از آن جا که سنین اولیه ی کودکی را بسیار مهم می دانستند، و با توجه به شرایط موجود جامعه در آن زمان، معتقد بودند که فرایند تربیت در این سنین بهتر است به جای این که مراکز آموزشی فاسد و زیر دست معلمان طاغوتی انجام شود، تنها در دامان پاک مادران صورت گیرد.
البته تأثیر مادر بر تعلیم و تربیت کودکان خردسال امری انکارناپذیر است. بیش از 300 سال پیش، کمنیوس کتابی تحت عنوان «مدرسه ی دامان مادر» نگاشت و در آن اظهار داشت: مادران خود باید کودکانشان را طی شش سال اول زندگی به طور سازمان یافته و برنامه ریزی شده آموزش دهند. وی توصیه کرد که مادر برای فرزندان داستان و شعر بخواند [کلاری، 1384: 168].
حضرت امام (ره) نیز بارها در سخنانشان به نقش مهم مادر در تربیت کودکان اشاره کرده اند. ولی باید به این نکته توجه داشت که در شرایط حاضر و با توجه به اقتضای زمان، وجود مراکز آموزشی قبل از دبستان ضروری است؛ البته به شرط این که در راستای شکوفایی فطرت پاک کودک باشند و خوش بختانه این موضوع رویکرد اصلی برنامه ی درسی دوره ی پیش دبستان در کشور ماست. نقش مراکز آموزشی پیش از دبستان در رشد همه جانبه ی کودک را نمی توان نادیده گرفت. همان طور که می دانیم، هدف از اجرای برنامه های این دوره، آشنا کردن نوآموزان با محیط اجتماعی و گروه هم سالان، فراگیری چگونگی ارتباط با محیط، آموزش آداب اجتماعی و آماده شدن برای حضور در کلاس اول دبستان است، ضرورت دارد که این سیر به صورت بطنی و آهسته صورت پذیرد. اگر کودکی را که تمامی سال های عمر او به حساب می آید. در محیط خانواده و احتمالاً فاقد آن دسته از ضوابط و مقرراتی که در مدسه اعمال می شوند، سپری کرده است، بدون هیچ گونه تمهید قبلی، به یکباره و به صورت تمام وقت به محیط رسمی و قانونمند مدرسه وارد کنیم. طبیعتاً برای او شوک آور خواهد بود. چنین وضعیتی باعث می شود، وی دچار اضطراب گردد و آرامش لازم را برای این تغییر ساختار کسب نکند.
نتیجه ی بی توجهی به این مهم، ایجاد حالتی در کودک است که گاه در همان روزهای ابتدای تحصیل به صورت اضطراب ناسازگاری با محیط ترس از مدرسه و... بروز می یابد و گاهی به صورت «کمپلکس» (8) نهفته می ماند و در سال های بعدی تحصیلی به صورت بی نظمی، ناسازگاری رفتاری، افت تحصیلی، بازگشت به حالات کودکی و نهایتاً ترک تحصیل، خود را نشان می دهد [همان، ص 175].
علاوه بر این آموزش هایی که در این مراکز ارائه می شوند، باید در راستای تربیت خانواده به خصوص مادر باشد که تأثیر بیشتری بر روی تربیت کودک در سنین اولیه دارد (البته به شرطی که با اصول تربیت صحیح کودک آشنایی داشته باشد) و برعکس. یعنی هر دوی این ها( خانواده و مراکز آموزشی قبل از دبستان) در تربیت همه جانبه ی کودکان مؤثر و مکمل یکدیگر هستند و هر دو باید حضور داشته باشند. کودک هم به تربیت و محبت مادر نیاز دارد و هم به آموزش های این مراکز. این دو می توانند باعث رشد بهتر کودک در همه ی ابعاد (شناختی، عاطفی، اجتماعی و... ) شوند؛ به شرطی که آموزش های صحیح و در راستای شکوفایی فطرت پاک کودکان باشند.

نتیجه گیری

حضرت امام خمینی (ره) بیشترین اهمیت را به آموزش و پرورش می دهند، تا جایی که غایت بعثت انبیا را آموزش و پرورش می دانند؛ البته آموزش و پرورش جهت دار و آموزش و پرورشی که افراد را الهی بار آورد. ایشان با اصل آموزش و پرورش پیش از دبستان، اگر در راستای فطرت پاک کودکان باشد، مخالف نیستند. با آن آموزشی مخالف اند که کودکان را از ابتدا فاسد بار می آورد؛ حال چه مراکز پیش دبستانی باشد، چه دبستانی و... اما چون سنین پیش از دبستان، سنین بسیار حساس و تأثیرگذاری هستند، تأکید بیشتری روی آن دارند.
رژیم طاغوتی شاه سعی داشت کودکان را از همان ابتدا فاسد و وابسته بار آورد. لذا امام (ره) می خواستند که تربیت کودکان به جای این که در مراکز طاغوتی و فاسد رژیم شاه صورت گیرد، در دامان مادران انجام شود. ولی اکنون که حکومتی اسلامی در کشورمان استقرار یافته است و با توجه به ضرورت های ایجاد شده (از جمله اشتغال زنان به عنوان یک نیروی فعال اقتصادی و... )، و همچنین فواید بی شماری که این گونه مراکز دارند، وجود چنین مراکزی بسیار مفید و سازنده است. البته نقش خانوده و به خصوص مادر در تربیت کودک بسیار حیاتی است و به هیچ وجه نمی توان آن را نادیده انگاشت. این دو باید مکمل هم باشند و هر دو در یک جهت صحیح حرکت کنند.

پی نوشت ها :

1. John Lock.
2. John Amos Cmoenius
3. Robert Owen
4. John H. Pestalozi
5. Jean Jacques Rousseau
6. Fredrick Froebel
7. عوالی اللائی، جلد 1، ص 35: هر مولودی با فطرت پاک به دنیا می آید.
8. Complex


1. پیاژه، ژان و اینهلدر، باربل (1383)، روان شناسی کودک ترجمه ی زینت توفیق، نشرنی، تهران.
2. خمینی، روح الله (1377). شرح حدیث جنود عقل و جهل- مؤسسه ی تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)، تهران.
3. صحیفه ی امام، جلدهای 6، 8، 9، 12و 14 (1378). مؤسسه ی تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س). تهران.
4. گلاری، کبری (1384)، امام خمینی (ره) و آموزش و پرورش، پژوهشکده ی تعلیم وتربیت، تهران.
5. مفیدی، فرخنده (1381)، آموزش و پرورش پیش دبستانی و دبستانی، انتشارات دانشگاه پیام نور. تهران.
6. ملکی، حسن (1379). تعلیم و تربیت کودک و نوجوان از دیدگاه امام خمینی(س). انتشارات مدرسه، تهران.
7. میریان، احمد (1384)، پدر مهربان: خاطراتی از رفتار امام خمینی(ره) با کودکان و نوجوانان مؤسسه ی تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)، تهران.